عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

عسل بانو.شیرین بانو

عروس من

عزیزدل مامان یه چندروزی بود که مریض بودی.مجبور شدم دوبار ببرمت دکتر.الان یه کم بهتری.ولی هنوز اثار مریضیت کامل برطرف نشده.بعدازتوهم مامانی مریض شد. هفته قبل صنم از کانال پرشیون تون تاتوی موقت شیمر رو سفارش داد که دیروز به دستش رسید.صنم میخواد که این تاتورو برا عروسی دختر عموش که یکماه دیگه هستش نگه داره واونوقت ازش استفاده کنه.ولی ازدیروز که رسیده دستمون تا بیکار میشی میری اتاق صنم ومیگی باید روی دستام وروی صورتم ازاین نقاشیها بکشی.وچون بلد هم نیستی بگی تاتو همش میگی صنم ماتیک.صنم ماتیک. بیچاره صنم.فکر نکنم تا عروسی دختر عموش چیزی از این مواد بمونه براش اینم یه نمونه که روی صورتته   ...
25 خرداد 1392

چندتا عکس از تولدت

سلام عزیز دل مامان.مامان ازت خجالت میکشه بخدا.اخه ببین چندوقته نیومدم وبلاگتو اپ کنم.؟ عسلم ماشالله اینروزا همه وقت منو به خودت اختصاص دادی.خیلی شیطون وخرابکار شدی.وباید همش حواسمون بهت باشه.عاشق بیرون رفتن وپارکی.عاشق اینی که بری خونه همسایه پایینیمون.وخلاصه اینکه خیلی شدی همه زندگی ماها وهمه وقت مارو به خودت اختصاص دادی. دوستان عسل یه سری ار عکسهای تولد روکه میشه توی وبلاگ گذاشت روانتخاب کردم که اینجا بذارم.البته تعدادش کمه.اخه اولا بیشترش خونوادگیه.دوما ازمراسم تولد عسل بیشتر فیلمبردای شد.ولی بااینحال یه چندتا عکسی روتو وبلاگ میذارم.اول یه چندتا عکس ازوسایل تولدش رو که خودم همشون رو درست کرده بودم رو میذارم   ...
25 خرداد 1392
1